- غالیه خط
- جوانی که موی روی لبش نورسته و سیاه باشد،
برای مثال آن غالیه خط گر سوی ما نامه نوشتی / گردون ورق هستی ما درننوشتی (حافظ - ۸۷۰)
معنی غالیه خط - جستجوی لغت در جدول جو
- غالیه خط
- آنکه موی سبلتش سیاه باشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه بوی غالیه می دهد، برای مثال من و آن جعدموی غالیه بوی / من و آن ماهروی حور نژاد (رودکی - ۴۹۵)
ویژگی آنکه زلف سیاه و خوش بو دارد، سیه موی
آنکه غالیه بساید، غالیه ساینده، برای مثال باد صبح از نسیم نافه گشای / بر سواد بنفشه غالیه سای (نظامی۴ - ۷۱۳) ، کنایه از خوش بو، معطر، برای مثال مگر تو شانه زدی زلف عنبر افشان را / که باد غالیه سای است و خاک عنبربوست (حافظ - ۱۳۰)
خورنده غالیه، خورنده سیاهی: قلم غالیه خور (خاقانی)
آنچه غالیه پاشد غالیه بخش، بوی خوش دهنده
غالیه ساز، عطرفروش، غالیه ساز