آنکه ریش او مشکین و سیاه باشد: چابک و سروقد و زیباروی غالیه خط جوان مشکین موی. نظامی. آن غالیه خط گر سوی من نامه نوشتی گردون ورق هستی من درننوشتی. حافظ
آنکه ریش او مشکین و سیاه باشد: چابک و سروقد و زیباروی غالیه خط جوان مشکین موی. نظامی. آن غالیه خط گر سوی من نامه نوشتی گردون ورق هستی من درننوشتی. حافظ
آنکه غالیه بساید، غالیه ساینده، برای مثال باد صبح از نسیم نافه گشای / بر سواد بنفشه غالیه سای (نظامی۴ - ۷۱۳)، کنایه از خوش بو، معطر، برای مثال مگر تو شانه زدی زلف عنبر افشان را / که باد غالیه سای است و خاک عنبربوست (حافظ - ۱۳۰)
آنکه غالیه بساید، غالیه ساینده، برای مِثال باد صبح از نسیم نافه گشای / بر سواد بنفشه غالیه سای (نظامی۴ - ۷۱۳)، کنایه از خوش بو، معطر، برای مِثال مگر تو شانه زدی زلف عنبر افشان را / که باد غالیه سای است و خاک عنبربوست (حافظ - ۱۳۰)